تاملی بر هیجانهای خشونتآمیز و اعتراضهای اخیر
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۷۳۱۷۲
با توجه به تجمعهای خیابانی، زمان درنگ و تأمل در علتها و توصیف این وقایع است تا براساس آن، تجربههایش مرور شود و در آینده در شیوه حکمرانی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل و توصیف اعتراضهای اخیر به دلیل جدید بودن سبک و شیوه آن کار آسانی نیست. نظریههای گذشته جنبشهای اجتماعی و هیجانهای تودهای به طور عمده براساس ساختارهای عمودی جوامع در دهههای گذشته توسعهیافته اما شبکهایشدن جوامع و گسترش و مستحکمشدن ارتباطات افقی بواسطه توسعه، استفاده از تلفنهای همراه و پیامرسانها و شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر نیاز به رویکرد ترکیبی و تلفیقی برای توصیف دقیقتر و تحلیل عمیقتر را ایجاب میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این یادداشت تلاش میشود با بررسی مطالعات انجام شده، چرایی سبک جدید اعتراضها بررسی و در خصوص شیوه مدیریت آنها راهکارهایی برای دستگاههای تصمیمگیر ارائه شود.
مطالعه و توصیف رفتار جمع زیاد و متراکم مردم که به آن توده(Mass) گفتهشده و منجر به هیجانهای غیرطبیعی در افراد حاضر در موقعیت میشود سابقه دیرینهای در علم جامعهشناسی دارد.
«گوستاو لوبون» جامعهشناس فرانسوی، این ویژگیها را برای توصیف مفهوم «توده» به معنای عدهای از افراد که در پی در عمل مشخصی یا بروز حادثهای گردهم میآیند و دارای ویژگیهای از بین رفتن شخصیت خودآگاه، احساس همبستگی و روح مشترک با توده، تلقینپذیری و زودباوری، مبالغه و اغراق در فهم واقعیت، سازشناپذیری و برتریجویی است.
جامعهشناسان دیگری از جمله «آنتونیو نگری» و «مایکل هارت» برای توصیف ویژگیهای رفتاری این جمع افراد از واژه «انبوه خلق» نیز استفاده کردهاند و در سالهای اخیر نیز کلید واژه توده هوشمند(Smart Mob) توسط «هوارد رینگولد» مورد استفاده قرار گرفته است.
این ویژگیها که خصوصیت رفتار جمعی تودهای و هیجانهای سرایتبخش است، برای نخستینبار در توصیف رفتارهای خشن و عجیب انقلابیون فرانسه در قرن ۱۶ میلادی در حمله به زندان باستیل و مثلهکردن زندانبانها و فرماندار باستیل به کار گرفته شد. پس از آن، بسیاری از موقعیتهای مشابه توسط پژوهشگران بررسی شد و اینگونه رفتار که در جمعهای متراکم انسانی بوقوع میپیوندد توصیف و تحلیل شده است.
فرآیند تغییرات اجتماعی با وجود فناوریهای ارتباطی، سرعتی بسیار بالاتر میگیرد و از سوی دیگر نوع و سبک این تغییرات نیز نسبت به انواع گذشته دچار دگرگونی میشوداما در سالیان اخیر با رشد و گسترش ابزارهای ارتباطی، شاهد نوع جدیدی از اینگونه رفتار تودهای هستیم. با گسترش نفوذ ابزارهای ارتباطی میان شهروندان، به اعتقاد رینگولد پژوهشگر اثرات اجتماعی، فناوریهای ارتباطی، قابلیت ارتباط و محاسبه از طریق شبکههای اجتماعی و پیامرسانها قابلیت همکاری مردم را تقویتکرده و امکان ایجاد توده ناگهانی را با وجود داشتن فاصله فیزیکی در زمان و مکان معین ایجاد میکند.
از سوی دیگر، مطابق نظر جامعهشناسان در خصوص مفهوم «تغییر اجتماعی»(Social change)، شرایط تغییر میتواند توسط عواملی کندتر یا فعالتر شود. بر همین مبنا نیز میتوان گفت شبکههای مجازی شکلگرفته در بستر آنلاین در ایجاد شرایط تغییر از طریق بالابردن سرعت انتقال اطلاعات و بیکارکرد کردن «کنترلهای اجتماعی» نیز میتواند این روند را تشدید کند.
به عبارت دیگر، فرآیند تغییرات اجتماعی با وجود فناوریهای ارتباطی، سرعتی بسیار بالاتر میگیرد و از سوی دیگر نوع و سبک این تغییرات نیز نسبت به انواع گذشته دچار دگرگونی میشود.
داغ شدن بازار شایعات و اثرپذیری بالای توده
همانگونه که اشاره شد، از ویژگیهای توده «تلقینپذیری و زودباوری» بالای آن است. بر این اساس افرادی که در موقعیت توده قرار می گیرند نسبت به شایعاتی که در راستای هدف شکلگیری توده مطرح میشود خیلی سریع واکنش مثبت نشان میدهند و احساسهای آنها تشدید میشود و این مسأله انگیزه فعالیت را بالا میبرد.
رشد خشونت عریان
تأثیرگذاری شایعات و سرایت احساسها که در پی یک واقعه و در شبکههای انسانی شکل گرفته در فضای مجازی اتفاق میافتد عامل مهمی در گسترش خشونت عریان است. فردی که در محاصره احساسهای فزاینده توده قرار گرفته، بهشدت مستعد انجام اعمال و اقداماتِ تشدید یافته میشود.
مثال روشنی از این مسأله در شورش ۲۰۱۱ انگلستان قابل مشاهده است که معترضان با «احساس سازشناپذیری و شکست ناپذیری» دست به اقداماتی زدند که در تاریخ معاصر بریتانیا بیسابقه است.
پلیس در برابر آتشزدن چند صد منزل مسکونی، بنای تاریخی و فروشگاه که منجر به خسارات جبرانناپذیری شد در عمل نتوانست اقدامی برای کنترل آن کند. اقداماتی که در روزهای اخیر در سطح برخی از شهرهای کشور رخ داد با همین قاعده قابل توصیف است.
تأثیرگذاری شایعات و سرایت احساسها که در پی یک واقعه و در شبکههای انسانی شکل گرفته در فضای مجازی اتفاق میافتد عامل مهمی در گسترش خشونت عریان استهویت مجازی و احساس همبستگی در میان افراد ناهمگون
از دیگر ویژگیهای شبکههای شکلگرفته در بستر آنلاین، شکلگیری همبستگی میان جمع ناهمگونی از افراد با اعتقادها و پیشینههای متفاوت است. در شبکههای اجتماعیِ مجازیِ شکلگرفته، افرادی که به طور عمده جوان یا نوجوان هستند با افراد دیگری که در این توده مجازی قرار گرفتهاند اما پیشینههای جنایتکارانه دارند، احساس همبستگی میکنند. این مسأله علاوه بر سرایت هیجانها و اقدامات جنایاتکاران به جوانان، موجب انجام اقداماتی خواهد شد که شاید هر یک از آن جوانها و نوجوانها در شرایط عادی به هیچوجه مرتکب نمیشدند.
بنابراین سهویژگی عمده در این توده بوجود میآید:
۱. غیرقابل پیشبینیشدن نقشها در هر موقعیت بهگونهای که اقدامات غیر پیشبینیشده از افراد سر میزند.
۲. همزمانی ارتباطات چندسویه و همزمانی اجرای نقشها به این معنا که فرد در زمانی که در یک محیط علمی حضور دارد میتواند نقش یک معترض خشن را ایفا کند.
۳. از بین رفتن مرزبندی و تفکیک میان نقشها به نوعی که فرد نمیتواند میان الزامات نقش قبلی خود با نقش کنونیاش در توده، تفاوت و تمایز قائل شود.
این سه ویژگی را میتوان ریشه برخی از اقداماتی دانست که در هفتههای گذشته در سطح کشور بارها مشاهده شد.
کاهش اثرگذاری هنجارها و چارچوبهای اجتماعی
بیشتر فعالیتها و ساختارهای گروه بزرگ در جوامع انسانی بازتابی از قواعد، تعاریف یا هنجارهای جا افتاده و شکلگرفته است؛ در حالیکه رفتار جمعی، خارج از قلمرو تجویز فرهنگی قرار میگیرد و فردی که در دام توده گرفتار شده، نسبت به هنجارهای مورد قبول خود، کمتفاوت یا بیتفاوت میشود.
از سوی دیگر یکی از ویژگیهای نسل جدید که از آن با عنوان نسل «زد» یاد میشود، درهم شکستن ارزشها و بازآفرینی ارزشهای جدید است. همافزایی این دو مسأله منجر میشود که کارکرد هنجارهای جامعه کم اثرتر شود. به همین دلیل انجام رفتارهای هیجانی و رفتار خارج از عرف در اعتراضهای اخیر به صورت بیشتری دیده شد.
اینفلوئنسرهای مجازی رهبران افکار در نسل جدید
از نقطه نگاه ادبیاتِ توده در جامعهشناسی، برای اینکه توده به مرحله حرکت و اقدام برسد عوامل پیشزمینهای باید کنار هم قرار بگیرند. بوجود آمدن فشار ساختاری، احساس محرومیت و در نهایت انتشار عقیده تعمیم یافته و ایجاد یک هویت متحد، از پیشزمینههای شکلگیری توده است.
سلبریتیها، واینرها و بلاگرها امروز به عنوان افراد مرجع در بخشی از جامعه که عمده آنها در نسل زِد(z) قرار دارند، میتوانند در انتشار عقیده تعمیمیافته و درک واحد از شرایط موجود موثر باشند و به نوعی عامل تشدیدکننده آن باشند.
امروز امثال علی کریمی و برخی از خبرنگاران رسانههای خارج از کشور چنین نقشی را بازی کرده و زمینههای شکلگیری هیجانهای اعتراضی را فراهم میکنند.
سلبریتیها، واینرها و بلاگرها امروز به عنوان افراد مرجع در بخشی از جامعه که عمده آنها در نسل زِد(z) قرار دارند، میتوانند در انتشار عقیده تعمیمیافته و درک واحد از شرایط موجود موثر باشند و به نوعی عامل تشدیدکننده آن باشندچه باید کرد؟
توصیفهای پیشگفته از فعالیتهای تودههای جدید در فضای مجازی نشان از واقعیت جدیدی در جوامع دارد و احتمال اینکه این تودهها که روی شبکههای اجتماعی شکلگرفته در فضای مجازی تشکیل میشوند در پس حوادثی در آینده نیز بوجود آیند، قابل پیشبینی است. بنابراین به نظر میرسد باید با اتخاذ راهکارهایی نسبت به کاهش اثرات و آسیبهای آن اقدام کرد.
در این زمینه چند رویکرد مهم در سطح حکمرانی فرهنگی کشور اشاره میشود:
۱. گسترش تجربه فعالیتهای جمعی برای عموم مردم
«همکاری مشارکتی» یکی از ویژگیهای انسان است که موجب رشد و توسعه تمدن بشری شده است. این ویژگی باعث تجربه نوع خاصی از لذت در فعالیتهای جمعی میشود. از این جهت دستگاههای متولی حوزه فرهنگ و سیاست باید شرایط تجربه این احساس را به صورت منطقی و مشروع فراهم آورند.
لزوم تجدیدنظر در آییننامه اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی، ایجاد زیرساختهای لازم برای تجربه فعالیت جمعی در حوزههای فرهنگی و ورزشی، به رسمیتشناختن فعالیتهای صنفی میتواند به این مسأله کمک کند.
۲. تنظیمگری سلبریتیها
در دنیای امروز که سلبریتیها به نوعی نقش نخبگان به عنوان رهبران افکار عمومی را بازی میکنند، بیتفاوتبودن نسبت به این مسأله یا فقط نگاه امنیتی داشتن به آن، یک اشتباه حکمرانی است. مسئولان فرهنگی کشور باید با پذیرش این واقعیت جامعه به سمت هدایت، جهتدهی، ریلگذاری و تدوین قوانین و مقررات برای این دسته نوظهور رهبران افکار عمومی حرکت کند.
در جریان شروع بیماری کرونا در برخی از کشورها از سلبریتیها برای گسترش سواد بهداشتی افراد جامعه استفاده شد که نتایج قابل توجهی داشت؛ بنابراین استفاده از این ظرفیت و تقلیلدادن نگاه تهدیدمحور به آن میتواند در بحرانهای اجتماعی آینده کمککننده به حل مشکل باشد.
۳. اصلاح و تکمیل قوانین مرتبط با فضای مجازی
در حال حاضر جدیترین قانون در فضای مجازی، قانون جرایم رایانهای مصوب ۱۳۸۸ است که نیاز به بروزرسانی و در نظر گرفتن شرایط فضای دیجیتالی شده امروز دارد. تطبیق جرائم امروز با قوانین گذشته یک اشتباه حکمرانی است که به کژکارکرد و گاهی عدم کارکرد قوانین منجر میشود. مسائل اخبار جعلی، سلبریتیها، مسئولیت پلتفرمها و ... از جمله مسائلی است که به بروزرسانی و شفافیت و همچنین شکلگیری وحدت رویه در دستگاه قضا نسبت به آنها نیاز دارد.
در حال حاضر جدیترین قانون در فضای مجازی، قانون جرایم رایانهای مصوب ۱۳۸۸ است که نیاز به بروزرسانی و در نظر گرفتن شرایط فضای دیجیتالی شده امروز دارد۴. داشتن دستورالعمل رسانهای بحرانهای اجتماعی
امروزه داشتن دستورالعمل رسانهای در بحرانهای طبیعی یک امر پذیرفته شده و ضروری تلقی میشود. در بحرانهای اجتماعی نیز باید به این سمت حرکت کرد تا بایدها و نبایدهای مسئولان، رسانهها و دستگاهها به صورت مشخص و شفاف تعیین شود و از اقدامات پارتیزانی و پراکنده که گاهی موجب خنثیسازی و یا کماثر کردن اقدامات سایر دستگاههای متولی میشود، اجتناب کرد.
۵. نقش پر رنگ رسانه ملی
رسانه ملی در حکمرانی رسانهای کشور، نقش بیبدیل و غیرقابل انکاری است. از این جهت در چند بخش به بروز رسانی سیاستها و تطبیق با چارچوب رسانهای امروز نیاز دارد. ایجاد همافزایی با سایر رسانهها که نخستین مرحله آن پذیرش و نداشتن نگاه متخاصمانه است، باید در دستور کار قرار گیرد.
از سوی دیگر رویکرد سیاسی رسانه ملی باید به سمت ایجاد مرجعیت خبری برای قشر بیشتری از مردم حرکت کند تا در مواقع بحران، نقش موثرتری در مقابله با جریانهای اخبار جعلی در فضای مجازی و رسانههای خارج از کشور ایفا کند.
۶. پیگیری حقوقی تخلفهای رسانههای خارجی
یک مسألهای که تاکنون مغفول مانده، بیتفاوتی و انکار تأثیرگذاری رسانههای خارجی در کشور بوده است. مسائل اخیر به روشنی نشان داد که باید با یک بسته منسجم در خصوص خنثیسازی اقدامات این رسانهها عمل کرد. یکی از ابزارهای موثر در این زمینه، پیگیری حقوقی تخلفهای آنها بر اساس پروتکلها و قوانین بینالمللی است. شکایت و پیگیری جدی در این زمینه یکی از مسیرهایی است که دستگاه حقوقی و قضایی کشور باید به صورت جدی دنبال کند.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: اعتراض های خیابانی امنیت آشوب اعتراضات شهریور 1401 جامعه شناسی شبکه های اجتماعی رسانه های خارج فضای مجازی سوی دیگر سلبریتی ها فعالیت ها دستگاه ها اعتراض ها احساس ها ویژگی ها هیجان ها شکل گیری رسانه ها رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۷۳۱۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی معلمان ماهر مجازی
نه تنها لازم است معلمان با آخرین فناوری همراه باشند، بلکه باید آگاهی کافی نسبت به نحوه استفاده از ابزار دیجیتال برای کلاس را داشته باشند. معلمان مدرن باید خود را با فناوری های جدید وفق دهند تا با سبکهای جدید یادگیری همگام شوند.
به گزارش ایسنا، به نقل از نورنیوز: فناوریهای جدید در عرصه ارتباطات زمینه ساز تحولات سریع و غیر قابل بازگشتی در جهان شدهاند. این تحولات بخشهای مهمی از زندگی فردی و اجتماعی جوامع را تحتتأثیر قرار دادهاند. نظام آموزشی نیز از جمله ساختارهایی است که تحت تأثیر این فناوریها قرار گرفته و به نظر میرسد این کنشپذیری همچنان ادامه داشته باشد. رشد و فراگیر شدن استفاده از فناوری دیجیتال و شبکههای اجتماعی در این میان شاید از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امر آموزش باشد. فضای وب و شبکههای اجتماعی از یک سو به عنوان منبعی برای دریافت اطلاعات بی شمار برای دانشآموزان به شمار میروند و از سوی دیگر ارتباط آنها را با گروههای همسان برقرار میسازند. بعد از همه گیری کرونا نیز نقش دیگری برای شبکههای اجتماعی در امر آموزش فراهم آمد. در این دوران شبکههای اجتماعی به بستری برای ارتباط معلمان و دانشآموزان تبدیل شدند و در واقع نقش کلاسهای درس را پیدا کردند.
فارغ از این که کدام شبکه برای تدریس به کار گرفته شد، چالشی که پیش آمد این بود که برخی از معلمان با فناوری دیجیتال و فضای جدید آشنایی چندانی نداشتند و حتی در این زمینه از دانشآموزان خود چندین پله عقبتر بودند. این مسأله سبب بروز مشکلات فراوانی در امر تدریس مجازی شد و حتی در برخی موارد اسباب شوخی و خنده دانشآموزان را نیز فراهم آورد که خلاف جایگاه والای معلم است. تمام اینها سبب میشود تا آشنایی معلمان با فضای شبکههای اجتماعی و نحوه کار با آن به عنوان نیازی اساسی در امر تدریس در دوره حاضر تلقی شود. این امر از سویی به جهت نزدیکی با دانشآموزانی که عمدتا (حتی به غلط) کاربران این شبکهها هستند، مهم است و از سوی دیگر بروز دوباره شرایطی مشابه پاندمی ایجاب می کند تا معلمان مهارتهای استفاده از شبکههای اجتماعی و مناسبات آن را فرا گیرند.
ما در چند سال اخیر شاهد پیشرفتهای زیادی در فناوری آموزشی بودهایم و از آنجا که همچنان شاهد این رشد سریع خواهیم بود، نه تنها لازم است معلمان با آخرین فناوری همراه باشند، بلکه باید آگاهی کافی نسبت به نحوه استفاده از ابزار دیجیتال برای کلاس را داشته باشند. در واقع معلمان مدرن باید خود را با محیط آموزشی در حال تغییر و فناوری های جدید وفق دهند تا با سبکهای جدید یادگیری همگام شوند.
در بستر آموزش آنلاین، کل فرآیند آموزش و یادگیری از طریق اینترنت و با استفاده از ابزارهای تکنولوژی و نیز شبکههای اجتماعی انجام میشود، از این رو دانش کافی معلمان در زمینه فناوری ضروری به نظر میرسد.
در حال حاضر برخی مدارس در طول سال تحصیلی از ابزارها و بسترهای آموزشی آنلاین مختلف برای ارائه درس و ارتباط با خانواده استفاده میکنند. این شیوه بویژه پس از دوران همه گیری کرونا مرسوم شد چرا که از یک سو در زمان و انرژی کادر آموزشی و خانواده دانشآموزان صرفه جویی میکند و از سوی دیگر در مقاطع زمانی دیگری همچون آلودگی هوا مدارس را به کل به تعطیلی نمیکشاند و کلاسها را در بستر آنلاین برقرار می کند.
مهارتی که ذهن معلم را به دانشآموزان نزدیک میکند
در دورهای که کودکان از سنین پایین با فناوری دیجیتال آشنا میشوند، اگر معلم تنها به تسلط به کتب درسی اکتفا کند ممکن است از قافله تغییر مناسبات ارتباطات مجازی عقب بماند.
اکرم جعفری، معلم شاغل در آموزش و پرورش در این باره به نورنیوز میگوید:«وقتی دانشآموزان تسلط کافی به استفاده از ابزار دیجیتال را دارند و همچنین از تمام وقایعی که در شبکههای اجتماعی روی می دهد خبر دارند، معلم هم باید بتواند خودش را متناسب با این شرایط به روز کند. برخی معلمان ممکن است بگویند از این شبکه ها خوششان نمیآید یا وقت و حوصله آن را ندارند اما آگاهی نسبت به این فضا برای آنها لازم است چرا که در این صورت میتوانند بهتر متوجه آن چه در ذهن دانشآموزان میگذرد باشند. از طرف دیگر در دوره کرونا که معلمان مجبور شدند کلاس ها را به صورت آنلاین برگزار کنند مشاهده کردیم که برخی معلمان هیچ آشنایی با این فضا نداشتند و به سختی با آن ارتباط برقرار میکردند و حتی فرستادن فایل از طریق شبکه های اجتماعی برای آنها دشوار بود. این تجربه نشان داد که اگر معلمان این مهارتها را پیدا کنند میتوانند ارتباط بهتر و موثرتری با دانشآموزان داشته باشند و ما هم مشاهده میکردیم که دانشآموزان با معلمانی که به این فضا واردتر هستند بیشتر ارتباط میگیرند و او را به خود و در واقع به نسل خود نزدیکتر میدانند.»
فارغ از تسلط معلمان به فناوری دیجیتال و شبکههای اجتماعی، معلمان آنلاین باید دارای خصوصیاتی باشند که کار در این فضا را برای آنها سادهتر کند.
احمد مولایی، معلم یکی از مدارس تهران هم درباره ویژگیهای معلم آنلاین به نورنیوز میگوید:«در محیط آموزش دیجیتال آن گروه از معلمانی که تفکر خلاقانه دارند کمک بیشتری به دانشآموزان می کنند چرا که فضای آموزش آنلاین به طور کلی ممکن است بعد از مدتی خسته کننده شود. به صورت کلی مدرسه آنلاین دانشآموز را وارد فضای جدیدی میکند و به او فرصت تجربههای جدید را میدهد که معلم در این تجربهها باید کنار دانشآموز باشد. ویژگی مهم معلمان در آموزش آنلاین در دسترس بودن آنهاست که البته این مسأله ممکن است مشکلاتی را برای معلم ایجاد کند اما از طرفی هم اطمینان خاطری برای دانشآموز ایجاد میکند و او را به آموزش آنلاین علاقه مندتر میسازد. در بستری که انعطافپذیری آن نسبت به آموزش حضوری به مراتب بیشتر است، ممکن است شیوههای سنجش دانشآموزان از طریق امتحان کمی تغییر کند. در این زمینه یک معلم ماهر میتواند بدون برگزاری امتحان، به روشهای متعدد عملکرد دانشآموزان را ارزیابی کرده و میزان پیشرفت آنها را دریابد و بر اساس آن آموزش را ادامه دهد.»
هزینهای برای تقویت مهارت آنلاین
درست است که بالا بردن مهارت معلمان در فضای دیجیتال دارای اهمیت است اما این ارتقا نیازمند صرف وقت و هزینه شرکت در دورههایی است که به این منظور برگزار می شود.
مطالعه بهترین روشهای تدریس دیگر مربیان در دنیا، شرکت در کنفرانسها، کارگاهها، سمینارها، فرصتهای توسعه شغلی و مطالعه کتابهای مربوط به شیوههای آموزشی از جمله کارهایی است که میتواند در این امر کمک کننده باشد اما با توجه به شرایط اقتصادی شاید برای همه معلمان مقدور نباشد از چنین امکاناتی استفاده کنند بنابراین لازم است مسئولان آموزش و پرورش به برگزاری دورههای مفید در این زمینه و نیز پرداخت کمک هزینه به معلمان برای شرکت در کلاسهای آموزشی و سمینارهای جهانی اقدام کنند.
اهمیت فراگیری مهارتهای آنلاین برای معلمان سبب شده در این رابطه پژوهشهایی در سراسر دنیا انجام شود.
در مقاله ای که با عنوان «تجربیات معلمان از تدریس آنلاین در طول کووید ۱۹» در سال ۲۰۲۴ در سایت کتابخانه ملی پزشکی NIH منتشر شده، بر اهمیت فراگیری مهارتهای دیجیتال برای معلمان تأکید شده است. نتایج این پژوهش بر مصاحبه با گروهی از معلمان و بیان تجربیات آنها از تدریس در دور دو ساله آنلاین در طول همهگیری کرونا به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که با وجود مشکلاتی که سیستم آموزش به دلیل اختلال ناشی از همهگیری با آن مواجه شد، معلمان از مجموعهای از ابزارهای دیجیتالی برای ارائه محتوا و ارتقای تعامل استفاده کردند و درک آنها از این فضا عمیقتر شد و به سمت توسعه مهارتهای دیجیتال پیش رفت.
بر اساس این پژوهش اگرچه مهارتهای دیجیتالی معلمان قبل از همه گیری کرونا به دلیل دیجیتالی شدن مداوم جامعه معاصر مورد توجه زیادی قرار گرفته بود، اما این نیاز به طور قابل توجهی در طول دوره همه گیری افزایش یافت. البته اخیرا این نگرانی وجود دارد که در دوران پس از قرنطینه نیاز به افزایش مهارت های دیجیتالی معلمان کمتر حس شود و ضرورت تقویت آن کمرنگ شود. از سوی دیگر چون این موضوع جدید است چندان مشخص نیست که معلمان دقیقا به چه مهارتهای دیجیتالی نیاز دارند و در نتیجه تحقیقات بیشتر در این زمینه باید انجام شود.
ارتقای مهارتهای دیجیتال معلمان در دوره کرونا البته مورد توجه تمام سیستم های آموزشی و مسئولان این امر در سراسر جهان قرار گرفت. محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش وقت در شبکه جامجم عنوان کرد که کرونا با وجود اتفاقات تلخی که رقم زد، ما را با ظرفیتهای جدیدی آشنا کرد و به یک زیست بوم جدیدی وارد شدیم. دنیا سالها بود که در حال کوچ کردن به این زیستبوم بود اما حرکت خیلی کندی داشت و کرونا به یکباره همه جوامع را به یک زیستبوم جدید پرت کرد و در حال حاضر آماری که در دنیا هست حدود ۶۷ درصد معلمان جهان برای اولین بار آموزش مجازی را تجربه میکنند یعنی این ظرفیت مهم به صورت یکسری کارهای مکمل در برخی کشورها مورد استفاده قرار میگرفت اما اینکه جایگزین آموزش رسمی شود، برای اولین بار بود. (فارس، ۹ مهر ۱۳۹۹)
گرچه دوران پاندمی سپری شده اما تجربه گذشته به ما میآموزد که ممکن است دوباره در چنین شرایطی قرار گیریم و نیاز پیدا کنیم که باز در فضای دیجیتال کلاسهای درس را تشکیل دهیم. از آن گذشته در مسیر توسعه، بازگشت به عقب ممکن نیست پس حالا که معلمان در مسیر ارتقای مهارتهای دیجیتال قرار گرفتهاند، دیگر نه تنها نباید به عقب برگشت بلکه پیشرفت در این حوزه میتواند ما در زمره کشورهای پیشرو در زمینه آموزش آنلاین قرار دهد.
انتهای پیام